ناگزیرم. ناگزیریم همواره درباره کاری که میکنیم، توضیحی بدهیم. مقدمهای، معرفی کوچکی، چیزی، چند کلمهای بابت دستگرمی. شروعها دشوارند. این دشواری را درست در همین لحظه که کنار پنجره اتاق شخصی کوچکم نشستهام حس میکنم. اتاق متعلق به یک کتابخانه عمومی است. اما تقریبا چهار پنج ساعتی در روز از آن من است. بله، […]